آناييز نين، نويسنده مشهور آمريکايي ميگويد: ما انسانها را آن طور که هستند قضاوت نميکنيم؛ آن طور که ميبينيم مورد قضاوت قرار ميدهيم. اکنون علوم روانشناسي هم اين موضوع را در علم روانشناسي اجتماعي تاييد ميکند و روانشناسان معتقدند ديد ما نسبت به افراد نه بر اساس شخصيت واقعي آنها، بلکه بر اساس حس برترياي است که ما نسبت به ديگران در خود احساس ميکنيم. پشت اين قضاوتها هم احتمالا حس ترس، دغدغهها، کمبودها و ارزشهاي ما وجود دارند. اما آيا ميدانستيد بين قضاوت ديگران توسط شما و شخصيت شما چه ارتباط مستقيمي وجود دارد؟
معمولا شما به عنوان يک شنونده به راحتي ميتوانيد زواياي پنهان شخصيت افراد را رديابي کنيد. حتي اگر هميشه به دنبال راهي براي جلوگيري از قضاوت کردن ديگران هم باشيد باز هم آن قضاوتي که در ذهنتان درباره ديگران ايجاد ميشود ميتواند معرف شخصيت دروني شما باشد. در ادامه ميخوانيد که چه نکاتي در قضاوتهاي ما بيانگر اين حقايق هستند.
قضاوتهاي مختلف ما در برخورد با افراد مختلف قطعا متاثر از روحيات ما خواهد بود. مثلا فردي که درونگرا و آرام است، با ديدن صحبتهاي فردي که برونگرا، پرسر و صدا و گرمتر است ممکن است قضاوتهاي افراطي داشته باشد. همين حالت در شرايط مختلف ديگر هم ممکن است رخ دهد.
برخي از قضاوتهاي شما بر پايه رفتارهايتان با ديگران، شخصيت شما را آشکار ميکنند؛ مثلا:
شخصيت شما در قضاوتهاي خوشبينانهاي که درباره ديگران داريد معمولا مثبت تلقي ميشود. افرادي که خوشبين هستند معمولا شخصيتي صميمي، مهربان و بيحاشيهتر دارند و در گفتگو با ديگران کاملا مثبت حاضر ميشوند. اين افراد معمولا مخالفتي در گفتگوها از خود نشان نميدهند و هيچ مانعي براي تصميمات جمعي نيستند. اما اگر قرار باشد آن روي ديگر سکه را ببينيم ممکن است اين شخصيت کمي براي آن فرد مشکلساز باشد. يعني در قضاوت ديگران توسط شما، اگر قرار باشد خوشبين باشيد ممکن است از اين مرز عبور کنيد و نتوانيد احساسات واقعي خود را براي جلوگيري از ناراحت کردن ديگران نمايش دهيد. شايد به همين دليل باشد که افراد خوشبين معمولا خود را به راضي بودن و موافق شرايط کنوني بودن محکوم ميکنند. البته در زندگي واقعي هم معمولا افرادي راضيتر هستند.
معمولا ما قضاوتهاي مثبتي درباره افرادي که خودشيفته و مغرور هستند نداريم؛ اما مطابق با تحقيقات روانشناسي آن دسته از افرادي که از خودشيفتهها بيزار است خودش به درجاتي از خودشيفتگي دچار شده است.
معمولا قضاوت ديگران بر اساس خودشيفتگي آنها کار دشواري نيست. به علاوه امروزه فضاي مجازي موقعيتي را فراهم کرده تا افراد خيلي سريعتر بتوانند با بخشي از روحيات و تفکر اطرافيان خود آشنا شوند. مثلا افرادي که خودشيفته هستند معمولا به آپديت صفحات اجتماعي خود با اين مضمون که “من خودشيفته هستم!” نميپردازند؛ بلکه معمولا از آپديت مداوم صفحات خود خودداري ميکنند و به شکل ديگري در فضاي مجازي ظاهر ميشوند. اگر درباره ديگران قضاوت خودبيني، خودشيفتگي و خودپسندي داريد احتمالا زواياي پنهاني از خودپسندي در شما وجود دارد که مانع از ديدن ساير ابعاد وجودي ديگران شده است.
قضاوتهاي ما معمولا به دو شکل وابسته و مستقل انجام ميشود. تحقيقات نشان داده که قضاوتهاي مستقل از هم در کشورهاي غربي و قضاوتهاي وابسته در کشورهاي شرقي بيشتر رواج دارد. اما منظور از وابسته و مستقل چيست؟
در قضاوتهاي مستقل، قضاوت معمولا با استفاده از يک کلمه مستقل و کوتاه بيان ميشود. مثل اين جمله که فلاني عصباني است، فلاني بسيار محتاط است، بسيار فعال است، بسيار وسواسانه کار ميکند و …
در قضاوتهاي وابسته توضيحات ما را به سمت قضاوتهاي صحيحتري هدايت ميکند. مثلا اگر يک فرد با کفشي غيررسمي در يک مهماني شرکت کرده است، در نظر گرفتن احتمال مشغله و دغدغههاي فراوان اين فرد يا متفاوت بودن ارزشهاي او نسبت به ارزشهاي ما، ما را به جواب ميرساند.
براي يافتن مسير زندگي خود کليک کنيد
دانشگاه زندگي همراه شماست
درباره این سایت